باید یاد بگیرم از این خانه هم کم کم دل بکنم 

وقتی مخاطبی ندارد دلم به چه دردی می خورد که به اینجا خوش است

باید عادت کنم به نبودن ها به هیچ کس بودن ها به تلخی این زندگانی و بهت خلوتیش 

نمی دانم حکایت این داستان خدا چیست؟ نمی دانم.

بگذریم دلتنگی امان نداده .امانم را بریده .می دانی دویدم و نرسیدم همیشه آرام ترین بودم بی حاشیه ترین . بی حرف ترین. صبورترین و حالا شدم منفور ترین پرحاشیه ترین پر دردسر ترین. 

کاش بخوابم کاش خوابم ببرد کاش امشب هم تمام شود 

می دانی خیلی شرمنده ام شرمنده ی حضرت رسول امروز اصلا شاد نبودم اصلا شبیه عید نبود برایم نمی دانم چرا این قدر مشوشم پراکنده گوییم زیاد شده است خواهر آمد از مهمانی بسیار خوشحال حالا هم ور دلم نشسته بی خیال یخ می جود صدای خورد شدن یخ در دندانش روی اعصابم است با شادی از ازدواج می گوید از عروسی انشا ءالله خوش باشند همیشه همه و من هم صبورم مثل همیشه بی خیال ۳۲ سالش گذشت مابقیش هم می گذرد کاش بخوابم زودتر اما اصلا خوابم نمی آید اصلا شبیه کسی نیستم که خوابش می آید اصلا خسته نیستم . باید دندان کرم خورده را بکنم و بندازم دور. باید دل بکنم از داشتم فامیل و آشنا وقتی نمی خواهند باشند مجبور که نیستند. کاش بخوابم کاش خوابم ببرد

اصلا ,خوابم ,بخوابم ,دانم ,اصلا شبیه ,خوابم ببرد منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

Resaer دکور چوبینه علم فایل فایلدونی کنج دنج اموزش زبان های برنامه نویسی delsatecco3.rozblog.com YPeyman